ماهی مون هی می خواست ی چیزی بهم بگه.
تا دهن شو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه.
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم.
شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن.
دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو.
...
اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابیـــد.
دیدم بهترین موقعه تا خوابه دوباره بندازمش تو آب ولی الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکر کنم بیدار شده
دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب !!!
این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند.
دوستشون داریم و دوستمون دارند
ولی ما رونمی فهمند و فقط تو دنیای خودشون دارند
بهترین رفتار را با ما می کنند.

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


کد امنیتی رفرش